فرزند پروری مثبت 3

در ادامه به توضیح سومین هدف فرزند پروری مثبت می پردازیم :

ایرادی ندارد اگر احساسات منفی خود را ابراز کنید

احساسات منفی مثل خشم , ناراحتی , ترس, اندوه, ناکامی , نا امیدی, نگرانی , شرمساری, حسادت , آزردگی, ناامنی و شرمندگی , نه تنها طبیعی هستند بلکه بخش مهمی از فرایند رشد به حساب می ایند .این احساسات هیچ ایرادی ندارد و باید ابراز شوند

والدین وظیفه دارند برای بچه ها فرصت هایی پیش بیاورند که تا هیجانات منفی شان را احساس و ابراز کنند . هرچند هیجانات منفی قابل پذیرش هستند این که بچه ها چطور و کی و کجا هیجاناتشان را بروز دهند همیشه مناسب نیست . بد خلقی بخش مهمی از رشد بچه هاست اما باید زمان و مکان مناسب ان را بیاموزند .

به یاد داشته باشید برای این که با بدخلقی فرزندتون روبرو نشید سعی نکنید به او باج بدهید یا او را ارام کنید چون ممکن است این بدخلقی ها زمانی بروز پیدا کند که دیگر فرصت ایجاد وقفه نداشته باشید تا بتوانید موثرتر با مشکل روبرو بشوید .

 

مهارتهای ارتباطی جدید باید اموخته و تمرین بشود تا اگاهی بچه ها نسبت به احساساتشان افزایش پیدا کند وگرنه از کنترل خارج می شود و در برابر اقتدار شما مقاومت می کنند و طبق احساسات سرخود عمل می کنند .

با پیگیری و ادامه مباحث و مقالات این سایت و پیج اینستاگرام child_psychology_ir شما به مرور یاد میگیرید که به گونه ای موثرتر با احساس ناراحتی خودتان برخورد کنید هر احساسی که شما والدین سرکوب کنید بچه ها علاوه بر احساس ناراحتی خودشان ان را بروز خواهند داد . این موضوع به ما نشان می دهد که چرا بچه ها در زمانهای نامناسب کنترلشان از دست می رود به خصوص در زمانها استرس اور و ناکام کننده که سعی می کنیم روی احساساتمان سرپوش بگذاریم و به انها اجازه بروز ندهیم

در روش فرزند پروی مثبت بچه ها مسئول احساسات والدین نیستند . وقتی بچه ها این پیام را بگیرند که احساسات و نیازهایشان قابل درک مناسب نیست کم کم احساساتشان را سرکوب میکنند و از خود واقعی و همه استعدادهایی که از قابل اعتماد بودنشان ریشه میگیرد جدا می شوند

بعضی از والدین برای اموزش احساسات به بچه ها هیجانات شدید خودشان را ابراز میکنند تا بتوانند احساس کردن را یاد بچه ها بدهند در حالی که برای اموزش نیاز است به بچه ها فعالانه گوش دهید و از سر همدلی به بجه ها کمک کنید که احساساتشان را شناسایی کنند . والدین می توانند با تعریف کردن داستانهای دوران کودکی خودشان که چطور به بعضی از چالشهای زندگی شان واکنش نشان دادند به بهترین نحو احساسات منفی شان را مطرح کنند

اثر مشارک احساس منفی تان با کودک این است که او به شدت احساس مسئولیت در قبال ان می کند و به شدت خودش را مقصر می داند و ارتباطش با احساسات درونی اش قطع می شود و در نهایت کناره گیری می کنند و با شما صحبت نمی کنند .

مثال :

وقتی به کودکی می گویی از درخت بالا نرو می ترسم که بیفتی باعث می شود به تدریج این حس منفی درکودک تاثیر بگذارد و فکر کند که تحت کنترل قرار دارد در عوض می توانید بگویید بالا رفتن از درخت خطرناک است میخواهم زمانی این کاررا انجام بدهی که من در کنارت باشم . این عبارت هم موثرتر هست هم این که به بچه یاد می دهد بر اساس هیجانات منفی تصمیم نگیرد .وقتی کودک در این زمان با شما همکاری میکند به این دلیل نیست که میخواهد از شما در برابراحساس ناراحتی تان به دلیل  ترستان حمایت کند بلکه به خاطر این است که والدینش از او درخواست انجام کاری را دارند . شما به عنوان والد می توانید به جای این که احساس منفی تان را ابراز کنید با همدلی و تایید و گوش دادن فعال به کودک کمک کنید تا درک بیشتری از احساسات خود پیدا کند .

وقتی بچه ها یاد بگیرند هیجانات منفی اشان را احساس کنند به طور موثرتری یاد می گیرند فردیت خودشان را از والدینشان جدا کنند , درک قوی تری از خود داشته باشند و به تدریج خلاقیت درونی , نیروی درک مستقیم , عشق , اعتماد به نفس , شادی , دلسوزی , اگاهی و توانایی اصلاح خود را وقتی که مرتکب اشتباهی می شوند در خود کشف کنند همه این مهارتها در زندگی پیشرفته امروزی کمک می کند تا فرد در این جهان بدرخشد و موفق شود و رضایت فوق العاده ای به دست بیاورد که همه این ها از ارتباط مدام با احساساتش و توانایی رها شدن از احساسات منفی ریشه میگیرد .

ادمها موفق از فقدان ها و شکستها و ناکامی هایشان را مانند بقیه انسانها حس میکنند و تنها تفاوتشان در این است که دوباره می توانند با رهایی از احساسات منفی شان به مسیر موفقیت برگردند.

ادمهای ناموفق به رویاهایشان دسترسی پیدا نمی کنندچون یا نسبت به احساسات درونی شان بی حس شده اند یا برمبنای احساسات منفی شان تصمیم میگیرند و یا در نگرشها و احساسات منفی خود گیر کرده اند

 

ادامه دارد

در ادامه مبحث فرزند پروری به توضیح هدف دوم فرزند پروری مثبت می پردازیم

ایرادی ندارد اگر اشتباه کنی :

همه بچه ها اشتباه میکنند و این موضوع طبیعی است . اشتباه کردن به این معنی نیست که شما ایرادی دارید مگر این که والدین تان طوری واکنش نشان داده باشند که شما نباید اشتباه میکردید . بچه ها این موضوع که اشتباه کردن طبیعی است را از رفتار والدین یاد میگیرند وقتی والدین در برابر بچه ها اشتباهشان را تایید میکنند می توان دید که اصول موثرتر اموزش داده می شود .

وقتی بچه ها ببینند که والدینشان عذرخواهی می کنند به تدریج یاد می گیرند که در برابر اشتباهاتشان پاسخگو باشند . والدین به جای این که عذرخواهی را به کودکان بیاموزند باید خودشان الگویی از معذرت خواهی در رفتار باشند . بچه ها از مشاهده ی الگو ایفای نقش را یاد میگیرند نه از سخنرانی کردن . وقتی که بچه ها بارها و بارها والدین شان را برای اشتباهاتشان ببخشند نه تنها یاد میگیرند که پاسخگو باشند بلکه به تدریج مهارت مهم بخشش دیگران را هم یاد می گیرند .

بچه ها با این توانایی به دنیا می ایند که عاشق والدینشان باشند ولی نمی توانند عاشق خودشان باشند یا خودشان را ببخشند بچه ها از طرز برخورد والدین با آنها و این که وقتی که اشتباه میکنند والدین چه واکنشی از خودشان نشان می دهند یاد می گیرند که خودشان را دوست داشته باشند وقتی انها برای اشتباهاتشان شرمسار یا تنبیه نشود فرصت بهتری برای اموختن مهم ترین مهارت دارند : توانایی این که عاشق خودشان باشند و نقایص و کاستی های خود را بپذیرند

زمانی که بچه ها ببینند والدین شان اشتباه می کنند و لی هنوز دوست داشتنی هستند این مهارت را یاد میگیرند . شرمساری و تنبیه مانع از این میشود که کودک عشق به خود و بخشش دیگران را یاد بگیرد . در فرزند پروری مثبت یاد میگیرید که به جای روشهایی مثل کتک زدن و شرمساری و تنبیه کردن روشهای جدیدی مثل پاداش دادن و درخواست کردن و وقفه را جای گزین کنید که تمام اینها در مقالات بعد در موردش صحبت خواهد شد

 

ادامه دارد

فرزند پروری مثبت

این نوع فرزند پروری در حیطه روانشناسی مثبت است که با مراجعه به پیج اینیستاگرام child_psychology_ir چند پست درمورد اون بخونید

این نوع فرزند پروری 5 پیام برای کودک دارد

1- ایرادی ندارد اگر متفاوت باشی .

2- ایرادی ندارد اگر اشتباه کنی.

3- ایرادی ندارد اگر احساساتت را ابراز کنی

4- ایرادی ندارد اگر بیشتر بخواهی

5- ایرادی ندارد اگر نه بگویی ولی یادت باشد که مادر و پدر رئیس هستند.

حال این 5 پیام را با جزئیات بیشتر برایتان می نویسم :

1- ایرادی ندارد اگر متفاوت باشی :

همه بچه ها بی همت و منحصر به فرد هستند . انها استعدادها , چالش ها و نیازهای خاص خود را دارند . وظیفه والدین این است که بتواند نیازهای خاص کودک خود را شناسایی کند و انها را تقویت کند

کلا پسرها نیازهای خاصی دارند که که خیلی برای دخترها مهم نیست و از طرفی هم دخترها نیازهای خاصی دارند که برای پسرها مهم نیست . به علاوه هر بچه ای به رغم جنسیت خودش نیازهای خاصی دارد که با چالشها و استعدادهای مختص خودش مرتبط است .

همین طور بچه ها به روشهای مختلفی یاد میگیرند درک کردن ایت تفاوتها برای والدین ضروری هست , وگرنه ممکن است بچه ها را باهم مقایسه کنند و بعد بی جهت احساسا ناکامی کنند

وقتی صحبت از یادگیری موضوعی است سه نوع  بچه وجود دارد :

دونده , راه رونده , جهنده

دونده ها خیلی سریع یاد میگیرند , راه رونده ها به شیوه ای با ثبات یاد میگیرند و بازخوردها روشنی نشان میدهد که ثابت میکند در حال پیشرفت هستند و در نهایت جهنده ها که تربیت اونها دشوار است به نظر نمی اید که چیزی را یاد میگیرند یا پیشرفت میکنند و لی در یک روز جهش می کنندو اون چیزی را که باید یاد بگیرند می اموزند . جهنده ها دیر شکوفه میزندد و یادگیری انها زمان بیشتری می برد

پدر و مادر ها اهمیت ابراز عشق و محبت را به روشهای خاص جنسیتی یاد میگیرند . برای مثال دخترها اغلب به توجه بیشتری نیاز دارند اما توجه زیاد به پسرها این احساس را میتواند در انها ایجاد کند که انگار به انها اعتماد ندارید . پسرها به اعتماد بیشتری نیاز دارند در حالی که اعتماد زیاد به دخترها ممکن است عدم توجه کافی برداشت شود . حال پدرها به اشتباه اون چیزی که نیاز پسرهاست را به دخترانشان می دهند و مادرها هم اون چیزی که نیاز دخترهاست را به اشتباه به پسرها میدهند .

درک این نکته که چطور پسرها و دخترها متفاوت هستند به والدین کمک می کند در حمایت و پرورش بچه ها یشان موفق عمل کنند و همین طور پدر ها و مادرها درباره روشهای فرزندپروی شان کمتر جر و بحث میکنند . پدرها از مریخ امده اند مادرها از ونوس

این مقاله ادامه دارد لطفا با ما همراه باشید .

فلسفه کودک 4

در این پست میخواهم پژوهشی دیگر از فلسفه کودک را مطرح کنم . موتوانید اسامی را به نسبت جنس و سن کودکان تغییر دهید

عنوان فلسفی : فلسفه ذهن - خشم

هدف

واداشتن کودکان به بحث در مورد این که چه موقع خشمگین شدن درست (مناسب ) است.

وسایل

پچ و رالی و سندی(اسباب بازی ها ,تصویرها,یا بریده مجلات)

یک جدول (عنوان ستون اول :آیا پچ حق داشت عصبانی شود ؟ عنوان ستون دوم: ایا عصبانیشدن پچ اشتباه بود؟عنوان ردیف اول:تصادف عنوان ردیف دوم:مسخره کردن عنوان ردیف سوم :آسیب رساندن

کارتهای رای گیری ( مثل تصویر یک سگ در حال پارس کردن یا یک ادمک خندان )

 

داستان

پچ و دوستانش رالی و سندی (که یک سگ بودند )در حال بازی کردن با یک توپ در باغ بودند . انها به دنبال توپ بودند که ناگهان پچ با سنگی که لای علفها بود برخورد کرد و دماغش اسیب دید . بسیار دردناک بود . پچ نشست و فریاد کشید . وقتی رالی و سندی به سمت او دویدند که ببینند آسیب دیده است یا نه پچ با صدای بلند پارس کرد و به آنها گفت : تقصیر شماست که من زمین خوردم دماغم خیلی درد می کند اگر شما این قدر تند ندویده بودید من زمین نمی خوردم . او از دست دوستانش خیلی عصبانی بود . رالی و سندی وقتی دیدند به خاطر چیزی که تقصیر آنها نبوده است سرزنش می شوند ، متعجب شدند. زمین خوردن پچ فقط یک حادثه بود .

 

پرسش :

پچ به خودش اسیب زده بود و از دست رالی و سندی عصبانی شده بود . ایا پچ حق داشت عصبانی شود ؟ از کودکان بخواهید تا رای بدهند و پاسخهایشان را در ردیف اول جدول ثبت کنید .

 

ادامه (داستان)

بعدا  وقتی سگ ها برای صرف چای به خانه رفتند ، سندی و رالی شروع به سرزنش پچ کردند . سندی گفت : وقتی دماغت شکست مثل بچه ننه ها گریه کردی . رالی گفت : ما دیگر نمی خواهیم با تو دوست باشیم , ما تو را دوست نداریم .پچ که هنوز دماغش درد میکرد دوباره از دست آنها عصبانی شد او دوست نداشت به او بگویند که بچه ننه است و او را دوست ندارند او به سمت باغ بیرون خانه دوید .

 

پرسش :

رالی و سندی پچ را مسخره کردند . ایا پچ حق داشت عصبانی شود ؟از کودکان بخواهید تا رای بدهن و پاسخ هایشان را در ردیف دوم جدول ثبت کنید .

 

(ادامه ) داستان

پچ آرام شد و در زیر نور آفتاب دراز کشید ولی صدای پارس و زوزه ای را ته باغ شنید . او دویو تا ببیند چه شده است کنار گلخانه سندی داشت روی رالی میپرید . رالی میگفت ولم کن تو داری به من آسیب می زنی . سندی توجهی نمی کرد . او دوباره روی رالی پرید و گوشش را گاز گرفت . چ ارام ایستاد و به سندی گفت فورا تمامش کن نمی بینی داری به رالی اسیب می زنی ؟ اوبه شدت عصبانی بود و آن قدر به پارس کرن ادامه داد تا سندی ایستاد .

رالی فقط برای تفریح و شوخی به سندی حمله میکرد . ایا پچ حق داشت عصبانی شود ؟ از کودکان بخواهید تا رای بدهند و پاسخ هایشان را در ردیف سوم جدول ثبت کنید

فعالیت

از کودکان بخواهید تا درباره موارد ثبت شده در جدول بحث کنند و دلایل پاسخهایشان را بگویند . به یاد داشته باشید که اگر برخی کودکان گفتند باید در برخی موقعیتها عصبای شوند و در برخی جاها نه باید دلیل این تفاوت را بپرسید.

پرسش

ما الان بحث کردیم که چه موقع پچ حق دارد عصبانی شود و چه موقع حق ندارد . می توانید به من بگویید چه موقع پچ حق دارد عصبانی شود ؟

پاسخهای ممکن

 

پچ هرگز حق ندارد عصبانی شود . مثال متناقض : اگر عصبانی شدن تنا راه برای جلوگیری دیگران از انجام کار خطرناک باشد چه ؟

موقعی عصبانی شدن درست است که شخص کاری را انجام دهد که شما دوست ندارید . مثال متناقض : اگر مادرتان به شما بگوید که باید به رختخواب بروید چون دیر وقت است باید عصبانی شوید؟

موقعی عصبانی شدن درست است که شخص خطا کند و موضوع اتفاقی نباشد .

موقعی عصبانی شدن درست است که فردی در مورد شما یا دیگری اشتباهی را مرتکب شده باشد

 

خلاصه

ابتدا به بیان پرسش هایی بپردازید که ما در مورد ان بحث کردیم ما در مورد این بحث کردیم که چه موقع عصبانی شدن درست ( مناسب ) است . سپس ان چه را کودکان گفته اند خلاصه کنید احتمالی شامل موارد زیر است :

هرگز نباید عصبانی شد

موقعی عصبانی شدن درست است که فردی در مورد شما یا دیگری اشتباهی را مرتکب شده باشد .

فعالیت پیگیری :

تصویر یک شخص عصبانی بکشید از کودکان بخواهید تا به گروهها بگویند چرا ان شخص عصبانیت است یا دلیلشان را زیر تصویر بنویسند .از گروه بخواهید تا بحث کند که ایا دلیل خوبی برای عصبانی شدن ان فرد عصبانیشدن ان فرد بوده است یا نه

 

فلسفه کودک 3

در این پست به طرح پژوهشی دیگر می پردازیم  لطفا برای دریافت اطلاع از پست های جدید پیج child_pschology_ir  را در اینستا فالو کنید ممنونم

 

عنوان فلسفی

فلسفه محیطی- هدر دادن اب

هدف

واداشتن کودکان به بحث در مورد این که آیا همیشه هدر دادن اب نادرست است؟

وسایل

یک فیل یک ببر و یک شیر ( به صورت اسباب بازی , نقاشی یا بریده تصویرها )

داستان فیلی کوچولو

داستان :

فیلی کوچولو در حالی که از میان جنگل عبور می کرد و احساس گرمای شدید می نمود برکه ی کوچکی را دید . اب برکه بسیار دوست داشتنی و تمیز بود , به طوری که او می توانست آن را بخورد و در آن بازی کند . فیلی کوچولو به داخل اب پرید و با پاهای بزرگ و خرطومش آن را به اطراف پاشید و خودش را به درختان اطراف مالید . او مدت زیادی بازی کرد و فقط زمانی به کارش پایان داد که دیگر آبی در برکه باقی نمانده بود . او به خودش گفت : باید بازی ام را تمام کنم و جای دیگری را برای بازی پیدا کنم.

وقتی فیلی کوچولو از برکه برگشت دوشتش شیرموبلنده و ببر تیز پا را دید که به سمت دریاچه می دویدند . شیر موبلنده داد زد : من واقعا تشنه ام و می خواهم حسابی از برکه اب بنوشم .ببر تیز پا گفت پوستم کثیف شده و باید قبل از رفتن به خانه ان را بشویم . وقتی انها به برکه رسیدند با تعجب ایستادند و به ان خیره شدند . شیر مو بلنده گفت : ان همه اب کجا رفته است ؟ ببر تیز پا گفت : نمی دانم دیروز این جا پر ازآب بود . انها به اطراف نگاه کردند و فیلی کوچولو را دیدند. شیر مو بلنده گفت : تو می دانی اب کجا رفته است ؟فیلی گفت : من با اب بازی کردم و انها را به درختها پاشیدم . ببر تیز پا گفت : تو تمام اب را هدر دادی در حالی که ما تشنه و نیازمند شستشو بودیم ؟

فیلی پوزش خواست و گفت : متاسفم من به قدری سرگرم بازی بودم که نفهمیدم چقدر اب مصرف کرده ان .شیر مو بلنده گفت : بسیار خوب ما باید برویم و در جای دیگری اب پیدا کنیم چرا که به این زودی ها باران نمی بارد تا این برکه را پر کند. انها از میان درختها رفتند و فیلی را با خودش تنها گذاشتند . فیلی کوچولو بسیار غمگین شد چرا که به هدر دادن اب فکر نکرده بو د.

 

پرسش

ایا شما فکر میکنید که هدر دادن اب توسط فیلی کار اشتباهی است ؟

اگر پاسخ انهامثبت بود از انها بپرسید : چرا شما فکر می کنید که هدر دادن اب توسط فیلی کار اشتباهی است ؟

دلایل ممکن

هیچ ابی برای نوشیدن باقی نمی ماند .

هیچ ابی برای شستشو باقی نمی ماند

هیچ ابی برای بازی باقی نمیماند

 هیچ ابی برای گیاهان باقی نمی ماند

فیلی خودخواه بوده که هیج ابی را برای دیگر حیوانات باقی نگذاشته است

یا :

اگر پاسخ کوک منفی بود از انها بپرسید :چراشما فکر میکنید هدر دادن توسط فیلی کار اشتباهی نیست ؟

دلایل ممکن :

فیلی از اب بازی لذت برده است

باران دوباره دریاچه را پر خواهد کرد

همه جا پر از اب است

پرسش

ایا شما فکر می کنید که هدر دادن اب همیشه اشتباه است ؟

اگر پاسخ انها مثبت بود : ما بدون اب از پا در می اییم

ما برای زنده بودن به اب نیازمندیم

ما برای شستن چیزها و تمیز کردن توالت به اب نیاز داریم

مثالهای متناقض : شما گفتید که هدر دادن اب همیشه کار نادرستی است اما به موارد زیر توجه کنید :

اگر ابی که از شیر می اید گل الود باشد نباید ان را به قدر کافی باز بگذاریم تا اب صاف شود ؟

فرض کنید در جایی ان قدر باران می بارد که هر قدر هم اب مصرف کنیم بازهم تمام نمی شود در این صورت چه اشکالی دارد که بگذاریم هدر برود ؟

پرسش پی گیری : چه تفاوتی بین این دو مورد و داستان فیلی وجود دارد ؟

پاسخ ممکن :

ابی که در برکه فیلی بود تمیز بود و منبع ان محدود است در حالی که در مثال متناقض اب کثیف است یا منبع ان محدود است

یا:

اگر پاسخ انها منفی بود از انها بپرسیدکه: چرا شما فکر می کنید هدر دادن اب توسط فیلی کار اشتباهی نیست ؟

باران کمبود اب را جبران خواهد کرد

گاهی اوقات منبع اب نامحدود است

گاهی اوقات اب کثیف است و می تواند ما را بیمار کند بنابراین باید  از شر ان خلاص شویم .

پرسش پیگیری :

فرض کنید فقط یک منبع محدود برای تهیه اب موجود است و اب نیز تمیز است در این صورت ایا هدر دادن اب اشتباه نیست

 

خلاصه

ابتدا پرسشی را که در مورد ان بحث کردیم مطرح کنید : ما در این مورد بحث کردیم که ایا هدردادن اب همیشه کار نادرستی است یا نه سپس انچه را که کودکان گفته اند خلاصه کنید پاسخها ممکن شامل موارد زیر است :

هدر دادن اب همیشه کار نادرستی است هدر دادن اب همیشه کار اشتباهی نیست چون ممکن است اب کثیف و یامنبع تامین ان نامحدود باشد

فعالیت پیگیری:

از کودکان بخواهید تا نقاشی شخصی را بکشند که اب را هدر میدهد از انها بهواهید تا نقاشی هایشان را به گروه نشان دهند و از گروه بخواهید تا نقاشی هایشان را به گروه نشان دهند و از گروه بخواهید تا بحث کنند که هدر دادن اب کار درستی است یا خیر .

 

فلسفه کودک 2

در این پست میخواهم به داستانهای فلسفی بپردازم و نمونه ای از ان را برایتان بگذارم لطفا قبل از انجام و خواندن این پست حتما پست فلسفه 1 را بخوانید و همین طور به پیج child_psychology_ir در اینیستا بروید تا از مقدمات قبل از انجام طرحهای فلسفی مطلع شوید اگر سوالی و یا نظری دارید می توانید کامنت بزارید یا در همین جا نظر خود را بیان کنید

عنوان فلسفی این داستان اخلاق - مهربانی است

هدف :

 واداشتن کودکان به بحث درباره مهربانی و این که باید همیشه با دیگران مهربان بود یا خیر .

وسایل :

یک جدول ( با عنوان : سام چه کار می تواند بکند تا مهربان باشد ؟)

 

داستان :

سام با مادرش صحبت می کرد . مادرش از او پرسید : امروز چه کار خواهی کرد ؟ او پاسخ داد : من قصد دارم روز مهربانی را برگزار کنم و با همه مهربان باشم . مادر سام گفت : چه فکر خوبی میخواهی چه کاری انجام دهی تا مهربان باشی؟

فعالیت : از کودکان بپرسید که ایا با این کار سام که میخواهد مهربان باشد موافقند یا نه پاسخهای انها را در جدول ثبت کنید

 

پرسش

به جدول مراجعه کنید از کودکان بپرسی کدام رفتار مهربانانه است ؟

پاسخهای ممکن :

سام از دیگران مراقبت کند

سام وسایلش را بادیگران تقسیم کند

سام وسایلش را به دیگران بدهد

سام به دیگران کمک کند . مثال منتاقض علاوه بر موارد بالا : چه مس یود اگر تنها دلیل سام برای کمک به دیگران این باشد که نتیجه خوبی به خودش برگردد, ایا باز هم او مهربان خواهد بود؟

سام به دیگران کمک میکند حتی اگر نتیجه خوبی به خودش برنگردد.

 

پرسش

مادر مورد این بحث کردیم که سام چطور می تواند مهربان باشد ایا ما همیشه باید با دیگران مهربان باشیم ؟

اگر پاسخ کودکان مثبت بود از انها بپرسید چرا همیشه باید با دیگران مهربان باشیم ؟

دلایل ممکن :

اگر ما با دیگران مهربان باشیم انها با ما مهربان خواهند بود . اعتراض : اگر تنها دلیل شما برای کمک به دیگران این باشد که نتیجه خوبی به خودتان برگردد ایا بازهم شما مهربان خواهید بود ؟

مادیگران را شاد خواهیم کرد

این کار درستی است

بزرگترها ها همیشه با ما مهربان خواهند بود

مثال متناقض  : شما گفتید که ما باید همیشه با دیگران مهربان باشیم اما فرض کنید که شخصی با شما بدجنسی کند در این صورت ایا بازهم باید با او مهربان بود ؟

یا:

اگر پاسخ کودکان منفی بود از انها بپرسید : چرا ما نباید همیشه با دیگران مهربان باشیم ؟

دلایل ممکن :

اگر دیگران با مهربان نبودند نباید با انها مهربان باشیم

اگر دیگران کار بسیار بدی انجام دادندنباید با انها مهربان باشیم

گاهی اوقات مهربان بودن ما باعث می شود کاری را که واقعا می خواستیم انجام دهیم نتوانیم در این صورت ایا باز باید بادیگران مهربان باشیم ؟ اعتراض : این کار خودخواهی نیست؟

خلاصه

ابتدا به بیان پرسشهایی بپردازید که ما درمورد ان بحث کردیم ما درمورد این بحث کردیم که ایا مهربان بودن با دیگران همیشه خوب است یا نه سپس ان چه را کودکان گفته اند خلاصه کنید پاسخهای احتمالی شامل موارد زیر است :

ما درهنگام کمک به دیگران باید مهربان باشیم

ما هنگام کمک به دیگران باید مهربان باشیم حتی اگر نتیجه خوبی به ما برنگردد

دلایل احتمالی برای همیشه مهربان بودن این است :

ما باید همیشه با دیگران مهربان باشیم تا مثلا انها را شاد کنیم

گاهی اوقات ما نباید با دیگران مهربان باشیم مثلا به خاطر کارهای اشتباه انها و یا تفری که از ما دارند .

فعالیت پیگیری

ازکودکان بخواهید تا به صورت دوتایی فهرستی از چهار فعالیت را در مورد مهربانی کردن یا نکردن تهیه کنند . این فهرست را برای کودکان بخوانید و از انها بخواهید تا در مورد موضوع بحث کنند

این مطلب ادامه انچه در پیج child_psychology_irدر اینیستاگرام درباره فلسفه کودک خوانده اید می باشد

طرح های فلسفی به گونه ای انتخاب و شروع شده است که در ان داستانی خوانده می شود و در بین داستان از کودک پرسشهایی پرسیده می شود و بنا به جواب او گفتگو و داستان ادامه پیدا می کند که البته با توجه به مطالب پیج میزانی از اگاهی راجع به ان چیزی که قرار است انجام بدهیم به کودک اطلاعات خواهیم داد . این پرسشها به گونه ای مطرح شده که شما برای کودکان کوچکتر می توانید انها را ساده سازی کنید مثل عبارت نقش خود را به خوبی ایفا می کند در واقع همان کارش را به خوبی انجام می دهد است.

مثل تمام روشهای تدریس مهم است که قبل از شروع طرحهای پژوهشی آن را بادقت بخوانید و هر وسیله ای را که می خواهید استفاده کنید فراهم کنید وسایل کمک می کند که داستان پیش برود و علاقه کودک نیز در ان جهت حفظ شود . پیشنهاد می شود یک سری از منابع مناسب را برای به کارگیری در پژوهش استفاده کنید .

میتوانید از یک جعبه فلسفی استفاده کنید که جعبه ای بزرگ و جذاب باشد و داخل ان وسایل و داستانها را قرار دهید . در شروع هر جلسه جعبه بیرون آورده شود و در وسط دایره ای که کودکان نشسته اند گذاشته شود که باعث هیجان و پیش بینی کودکان می شود .

 سعی کنید طرح پژوهشی را حفظ کنید تا بتوانید در طی پژوهش از مراجعه مکرر به ان جلوگیری کنید معمولا هر پژوهش بین 20 تا 30 دقیقه طول میکشد کودکان باید در دایره و معمولا بر روی زمین بنشینند. طرح ها با کل کلاس قابل اجراست ولی ترجیحا بهتر است در گروههای 10 تا 15 نفره باشند چون حفظ توجه گروههای کوچکتر راحتتر است و با این کار فرصت شرکت به تمام کودکان داده می شود . اکثر کودکان خودشان مشتاقانه در پژوهش شرکت می کنند اما برخی از آنها نیاز دارند تا کمی تشویق شوند باید به کودکان اطمینان داد که به آنها فرصت فکر کردن می دهید لازم نیست شما از کودکان پاسخ بخواهید بعد گذشتن چند جلسه از کلاس خواهید دید ساکترین کودک نیز اعتماد به نفس پیدا می کند با دیگران گفتگو می کند در واقع شما تسهیل کننده پژوهش هستید و کار شما تداوم بحث در چهارچوب اصلی است باید مراقب باشید خیلی تحکم امیز رفتار نکنید به عقاید کودکان احترام بگذارید و ارزشهای خود را به آنها تحمیل نکنید .

به عنوان تسهیل گر خواهید دید وقتی کودکان استدلال می آورند اغلب نیاز دارند پرسش هایی را ادامه بدهید تا به انها کمک کنید افکار خود را به زبان بیاورند و تفکرشان را به چالش بکشند این کار به انها کمک می کند تا در به وجود اوردن اندیشه های خودشان خلاق باشند .

پژوهش با ارائه محرک شروع می شود که معمولا یک داستان است . هر واژه ای که در داستان برای کودک نااشنا است را به کودک توضیح دهید برخی از بجثها را می توان درباه حوادث داستان به راه انداخت که البته باید کوتاه باشد زیرا هدف اصلی باید بحث درباره پرسش فبسفی باشد اولین پرسش را بر اساس برنامه پژوهشی بپرسید و کودکان را تشویق کنید تا برای پاسخهای خود دلیل بیاورند . می توانید جدولی تهیه کنید تا دران پاسخهای کودکان را در ان نوشت و ببینید چه کسی موافق و چه کسی مخالف هستند .

طی پژوهش متوجه می شوید که کودکان همیشه باهم توافق ندارند در این موارد نیاز خوهید داشت از تمامی قسمتهای پژوهش استفاده کنید یک قسمت برای انهایی که اگر پاسخ کودک مثبت بود ... و یک قسمت برای اگر پاسخ کودک منفی بود....

در رابطه با زمان انعطاف پذیر باشید شما با درک حالات کودک میتوانید میزان زمان جلسه را مدیریت کنید مثلا اگر کودک بیتابی میکند یا شروع کرده است به تکرار صحبتهای خود زمان پایان دادن است .حتی با یک گروه از کودکان طول زمان پژوهش می تواند متفاوت باشد در انتهای جلسه شما باید خلاصه کنید دقت کنید که شامل تمام نقطه نظرات باشد بعد از اتمام بحث می توانید از کودکان بازخورد بگیرید مثلا از کارتهای خوشخال و ناراحت می توانید برای یک رای گیری جذاب استفاده کنید . نمونه ای از پرسشهایی که می توان پرسید :

امروزاز فلسفه لذت بردید؟

ایا خوب گوش کردید؟

ایا خوب فکر کردید؟

ایا خوب صحبت کردید؟

  

ادامه دارد......